«چگونه می‌توانید بر روی سر و سامان زندگی تان کار کنید؟»

به نظر شما برای مقابله با مشکلات روزمره راه حل های ساده ای هم وجود دارد؟!

پاسخ اکثر افراد مثبت است. به عنوان مثال، اگر به دنبال کاهش وزن هستیم، ساده ترین راه ترک سیگار است، یا اگر خسته هستیم، بهترین کار این است که بخوابیم. تمام این ها روش هایی آسان برای ایجاد تغییرات در رفتار و رسیدن به نتیجه ی مطلوبیست که مد نظرمان است. ظاهراً انجام این روش ها بسیار ساده به نظر می آیند، اما اگر واقعا این روش ها خیلی آسان هستند پس چرا بسیاری از افراد به سختی تغییر می کنند؟! دلیل سخت تغییر کدن افارد در مشکل بودن راه حل ها و یا نداشتن اراده قوی نیست، بلکه به این دلیل است که اعتقادات و باورهای افراد آن قدر قوی و محکم نیست که بتوانند این تغییرات را ایجاد کنند. ساده ترین دلیلی که به ما می گوید چرا تغییر کردن سخت است آن است که مغز ما دقیقاً بر اساس عادت ها عمل می کند. 

در واقع مغز ما خیلی ابتدایی عمل می کند و یادگیری رفتارهای جدید که قرار است ملکه ی ذهن ما شود، در مغز ما ایجاد اختلال و نابسامانی می کند. به عبارت دیگر این رفتارها آنچنان ملکه ی ذهن مان می شود که بدون آنکه به این رفتارها فکر کنیم آنها را انجام می دهیم. به عنوام مثال؛ اگر به شما نزدیک شوم و دست راستم را دراز کنم احتمالا شما هم دست راست تان را دراز کرده و با من دست می دهید، چند مورد کار همانند این نمونه در مغز شما صورت می گیرد بدون آنکه بر روی آن فکری شود و به صورت آگاهانه صورت گیرد؟! موارد زیاد از این دست وجود دارد. رانندگی، دوچرخه سواری، مسواک زدن و یا بستن بند کفش های مان نمونه ای از این رفتارها است ما هر زمان که اراده کنیم این رفتارها را بدون آنکه ذره ای درباره ی آنها فکر کنیم به صورت خودکار و به بهترین نحو انجام می دهیم. پس می توانیم انرژی و توجه خود را بر روی چیزهای دیگر متمرکز کنیم. 

توانایی سامان دهی عادت ها می تواند بسیار مفید و ثمربخش باشد، به شرط آنکه بتوانیم آنها را براساس آنچه که می خواهیم تطبیق دهیم. متأسفانه بسیاری از ما عادت های غیرضروری در درومان مان پرورش داده ا یم. ناخودآگاه به چند کار د رمغزتان می توانید فکر کنید حتی اگر نخواهید آنها را انجام دهید؟! ممکن است به جواب هایی مانند: نگرانی های بی مورد، استرس، به آرامی غذا خوردن، سختی دادن به خود، جویدن ناخن ها و یا نوشیدن زیاد اشاره کنید. 

مغز، مابین عادت هایی که مفید و مؤثر هستند و آنهایی که مفید و مؤثر نیستند تفاوتی قائل نیست. آسانترین کار برای مغز، ادامه ی کارهایی است که قبلا انجام داده است مگر آنکه مغزتان را طوری آماده کنید تا کارهایی است که قبلا انجام داده است مگر آنکه مغزتان را طوری آمده کنید تا کارها را به گونه ای دیگر انجام دهد، بدین ترتیب مغز شما با کمال میل همان روش را ادامه خواهد داد. این همان کلید راه گشای برنامه ی سر و سامان دادن زندگی تان است. در واقع شما چیزهایی را در زندگی تان تغییر می دهید که نیازی به آنها ندارید. شما باید مغزتان را به گونه ای آماده کنید تا عادت های قدیمی را انجام نداده و رفتاهای جدید را جایگزین آن کند. برای گروهی از افراد برنامه ریزی بر روی این عادت ها می تواند نسبتاً دقیق صورت گیرد. به هر تقدیر در اکثر موارد ما باید برای یک دوره ای، عادت های جدید را به طور مرتب و صبورانه تمرین کنیم تا به مرحله ای برسیم که مغز ما با این عادت ها احساس راحتی و آرامش کند. 

این قسمت اول کتاب زندگیت را سر و سامان بده 

پیت کوهن 

مرضیه احمدی زاده